مبانی انسان شناسی فرهنگی(گرد شهر با چراغ)...
سوالی که در ابتدای مباحث انسان شناسی به ذهن می رسد این است که منشا انسان چیست؟
بحث داروینیسم و تکامل انسان از میمون به انسان ،ابتدایی ترین پاسخی است که به این سوال داده میشود. که بعد از مطرح شدن آن و به دست آمدن شواهد تاریخی و باستان شناسی در خصوص انسانهای نخستین تا مدتها موضوع محافل علمی مختلف قرار گرفت.
بحث دیگری که قابل بررسی است آغاز زندگی اجتماعی است.پیدایش زبان و ایستادن انسان روی دو پا که به وی موقعیت جدیدی برای کشف محیط پیرامونش داد اولین گامهای ایجاد زندگی اجتماعی است. که موجب پیدایش ابزار و تکنیک شد.
تقسیم جوامع به گروه های کوچک مرتبط به هم اولین هسته ی شکل پذیری اقوام است. مورگان آن مرحله را مرحله توحش نامگذاری می کند، زمانی که انسان از طبیعت استفاده می کند و تولید وجود ندارد.
بعد از آن مرحله ی دامپروری و کشاورزی است: شکل گیری دوره ی یکجا نشینی که عده ای دوره ی کشاورزی و کشت و زرع را با دوره ی دامپروری هم زمان می دانند. در این دوره دهکده ها در دشت های هموار و هم جوار رودخانه ها شکل گرفتند.
و بعد از آن مرحله ی شهر نشینی است :آغاز این دوره با پیدایش فلزات شکل گرفت که عده ای صنعت گر شدند و در دهکده ها، کشاورزان علاوه بر تولید برای مصرف خود موظف به تولید برای صنعتگران نیز شدند. بحث انبار کردن و افزودن به تولیدات و ثروت اندوزی در این دوره به وجود آمد.در ادامه برای اندازه گیری و احتساب ابزار پیدایش خط بود که با پیدایش خط تمدن شکل گرفت.
تمدن با تخصیص وظایف و سازمان بندی قشرها و هماهنگی مجموعه ای که در یک فضای جغرافیایی معین به دور هم جمع شده اند متبلور می شود که این مجموعه ی پیچیده را شهر می نامیم.که پیدایش اولین شهر متعلقه به 4000 سال پیش تخمین زده می شود.که تا دو قرن پیش رشد و تکامل آرامی داشت.بخش اداری و نظامی و دینی در مرکز شهر ها بود و پیرامون آن صنعتگران و کشاورزان زندگی می کردند. این روند تا انقلاب صنعتی اروپا ادامه داشت که در این زمان همه ی جنبه های شهر نشینی متحول شد.تکنولوژی جدید در طی دو قرن در دور افتاده ترین نقاط هم فرهنگ ها و نظام ارزش های جوامع سنتی را زیر و رو کرد.
بنابراین می توان گفت مردم شناسی جامعه در قبال سنن و فرهنگ هایی که به سرعت دستخوش دگرگونی است وظیفه ی آنی دار تا قبل از این ازبین رفتن مظاهر سنت های کهن توسط تکنولوژی جدید لا اقل از عهده ی ثبت و ضبط آن برآید. و در جهت انطباق آن بکوشد.
نویسنده: امیر رضامحمودی(این نوشتار خلاصه کتاب انسان شناسی فرهنگی دکتر روح الامینی است)
	  من جانعلي نژاد دبير مطالعات اجتماعی  هستم.